توضیحات
نام رمان: #گل_سرخ
نویسنده: #زیبا_سلیمانی
ژانر: #عاشقانه
خلاصه:
ـ گلی!!
صدایش مثل همیشه نبود. صدایش با من قهر بود و من مگر چند نفر بودم که ببینم و بشنوم و باز بمانم؟ شنیدهها را شنیده و دیدهها را دیده بودم؛ وقت رفتن بود. در را باز کردم و با اولین قدمم صدایش اینبار از زیر دندانهای قفل شدهاش به گوشم رسید:
ـ گلشیفته!!
چندبار مرا گلشیفته صدا کرده بود؟ من گلِ باغش بودم. همان گلی که نامم را گذاشته بود گلِسرخ..
قدم بعدی را که برداشتم اینبار فریاد زد:
ـ بری دیگه رفتی گلی اینو تو گوشت فرو کن..!
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.