صفحه اصلی

رمان جوهر سیاه – فرشته تات شهدوست

تومان 15000

تازه چشمانش را باز کرده بود صدای وسیله ای شبیه به چرخ دنده یا دستگاه جوشکاری و چیزی شبیه به کوبیده شدن چکش روی میز توجهش را جلب کرد

توضیحات

سنتی که از گذشته در طایفه ای بزرگ و سرشناس به جا مانده و چه بسا به خاطر بقای آن خون ها ریخته اند، این آیین سال هاست که دست به دست میان وراث می‌چرخد و حالا تنها وارث این خاندان خدیو است. مردی جسور، بی رحم باهوش و بسیار قدرتمند که زخم خورده‌ی همین رسومات است و برای از میان بردن آن لحظه شماری می‌کند. این رسم چیست؟! و چرا خدیو بعد از سال ها توبه اش را می‌شکند؟! …

 

خلاصه رمان جوهر سیاه

تازه چشمانش را باز کرده بود صدای وسیله ای شبیه به چرخ دنده یا دستگاه جوشکاری و چیزی شبیه به کوبیده شدن چکش روی میز توجهش را جلب کرد. دستش روی قفسه‌ی سینه مُشت شد با رنگ و رویی پریده یکی از درها را باز کرد و به داخل اتاق سرک کشید با دیدن اتاق شلوغی که از لوازم کهنه و قدیمی انباشته بود گیج شد قدمی رو به جلو گذاشت و نگاهش را روی دستگاه های غبار گرفته و اوراقی چرخاند که گوشه‌ی دیوار بودند همان لحظه مردی از پشت سر گفت: اینجا چی می‌خوای؟ چرا اومدی بیرون؟ تنش یخ کرد. قلبش

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان جوهر سیاه – فرشته تات شهدوست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *