توضیحات
رمان: #آقای_گارسیا [#جلد_سوم]
نویسنده: #تی_ال_سوان #T_L_Swan
مترجم: #صدی
ژانر: #عاشقانه #هیجانی #خارجی
خلاصه:
اون جذاب، بزرگتر و محتاطه. از همون لحظهی اولی که چشمامون با هم قفل شد میدونستم پر از مشکله.سرکارم باهاش ملاقات کردم، روز اولی بود که باریستا شده بودم.اون لبخند زد و من ذوب شدم سپس قهوهای که درست کردم رو مزه کرد و بخاطر طعم بدش انداختش دور.دوباره روز بعد و روزهای بعد اومد.از قهوههام متنفر بود اما مدام برمیگشت. بازیشو میدونستم. به قهوهام میگفت مرگی توی فنجون. و من بهش میگفتم هدیهای از طرف خدا برای زنها. دروغ هم نمیگفتم سپس بیرون کافی شاپ همدیگه رو دیدیم و اون زمان بود که همه چیز جالب شد. دیگه خبری از رفتارهای مودبانه و شیرین نبود.آقای گارسیا جنبهی تاریکی داشت، سلیقهاش توی روابط ج.ن.سی عجیب و سنگین بود. منو به آتش میکشید.نمیتونستیم جلوش رو بگیریم، ناامیدانه عاشق هم شدیم. عشقی غیرقابل کنترل. اما شیاطین درونش تاریک و سیاه بودن
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.