توضیحات
خلاصه رمان آسمان شب 3 جلد کامل
خوشحالم که شیدا رو از این قضایا دور کردم. فکر این که یه روزی خواهر عزیزم وسط این جماعت در حال جون دادن باشه عذاابم میده. اخه یه مراسم مسخره دیگه ای هم داریم که سالی یکبار همه با برده هاشون که برهنه باید باشن میان و در صورت رضایت یک ارباب اون برده اشو با بقیه شریک میشه و غیر اون صورت تو مجلس با برده اش رابطه داره که بارها دیدم مادر من بشدت از این مراسمات
استقبال میکنه و پدر بی غیرت منم اونو با بقیه شریک میشه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.